۴۲۴تفکر بابای دارا و بابای نادار(قسمت چهارم)

 

۱۶- پدر پولدار می گفت. اگر با افرادی که مدام انتقاد می کنند دوستی کنید انتقاد کردن را یاد می گیرید و اگر با افراد شاد نزدیک شوید شاد بودن را یاد می گیرید ماجراجویان به ما کمک می کنند ماجراجو شویم. اول باید تصمیم بگیریم که از زندگی چه می خواهیم و آنگاه براساس آن خواسته ها همراهان خود را بر می گزینیم. ممکن است این کار به قیمت اهانت به همراهان کنونی مان تمام شود درست است اما این زندگی ماست.

۱۷- پدر پولدار می گفت ممکن شما هم این حرفها را از افراد مختلف شنیده اید همیشه جیبم خالی است اغلب افسرده ام یک شغل کسل کننده دارم غالبا بیمارم هیچ جای نمی روم و هیچ کار جالبی انجام نمی دهم از این حرفها می توان فهمید که بهترین دوستان م آنها همیشه جیبشان خالی است اغلب افسرده اند شغلهای کسل کننده دارند غالبا بیمارند هیچ جای نمی روند و هیچ کار جالبی انجام نمی دهند

۱۸- پدر پولدار می گفت بهترین کاری که برای فقرا می توانیم انجام دهیم این است که یکی از آنها نباشیم

۱۹- پدر پولدار می گفت. فقر نتیجه تفکر فقیرانه است اگر ثروت میخواهید نوع تفکر خود را عوض کنید اگر دوستان شما هم فقیر باشند احتمالا شما هم داوطلب شغلهایی هستید که حقوق و مزایای ناچیز دارند زیرا این جایی است که خود را متعلق به آن می دانید و فقط با کسانی ارتباط نزدیک برقرار می کنید که از طبقه اقتصادی شما هستند زیرا فقط از مصاحبت با این نوع آدمها احساس راحتی می کنند

۲۰- پدر پولدار می گفت در زندگی همان چیزی را به دست می آوریم که انتظارش را داریم و بنابراین کسی که انتظار تنگدستی دارد همان نصیبش می شود زیرا وی در سلولهای مغزی خود برنامه ای دارد که به او می گوید : ( هی ) تو هیچوقت پولدار نمی شود و هر وقت پول غیر منتظره ای به دستش می رسد بلافاصله بیرون می رود و خرجش می کند در واقع اونا هشیارانه چنین فکر می کند (احساس عجیبی دارم پول اضافی داشتن بهتر است بروم و با این پول چیزی بخرم و به وضعیت عادی یعنی بی پول بر گردم)

 

 

برگرفته شده از:

کتاب بابای دارا بابای نادار (رابرت کیوساکی)

مهدی برآسود

 

@Barasoudchannel

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *