۴۲۴ تفکر بابای دارا و بابای نادار (قسمت دوازدهم)
۵۶- پدر بی پول چند بار تصمیم به پس انداز گرفت و به علت اینکه یکی دو هزینه پیش بینی نشده برایش اتفاق افتاد نتیجه گرفت که پول جمع کردن برای او غیر ممکن است و تمام آرزوهای خود را برای رسیدن به یک استقلال مالی کنار گذاشت. پدر پولدار می گفت هیچ چیز در خط مستقیم حرکت نمی کند و هیچ هدفی مستقیم و بدون واپس روی نمی دهد حتی جزر و مد نیز دقیقا اتفاق نمی افتد بلکه با پس رفتن و پیش آمد نهای تدریجی است تصحیح مداوم و پیوسته، راه رسیدن به هدف است بارها ممکن است دچار اشتباه شده و از مسیر منحرف شویم اما دوباره باید به راه اصلی بر گردیم این تصحیح مکرر در کار کشتی ها هم دقیقا به چشم می خورد.
۵۷- پدر بی پول می گفت: ای کاش هیچ مشکلی نداشتم آنوقت می توانم تمام روز را در ساحل دریا استراحت کنم. پدر پولدار می گفت به عقیده من بعد از مدتی دراز کشیدن بر شن های ساحل و اندیشه های پوچ و بی اهمیت بی صبرانه به انتظار یک مشکل می نشینید تا آن را حل کنید.
۵۸- پدر پولدار می گفت قانون را نمی توان شکست داد آنچه ما در این لحظه در زندگی خود شاهد هستیم حاصل کاشته های دیروز ماست این پادشها دیر یا زود فرا می رسند و نامشخص بودن زمان فرا رسیدن آنها تنها به مهیج شدن زندگی کمک می کند. اگر پشت سر دیگران حرف بزنیم پشت سر ما حرف خواهند زد اگر از خوبی دیگران بگویم از خوبی ما خواهند گفت اگر مردم را از هم جدا کنیم از هم جدایمان خواهند ساخت این قانون طلایی در طول تاریخ به طرق مختلف بیان شده است اما در تمام این تمرین ها یک اصل ثابت وجود دارد با تو همان گونه رفتار خواهد شد که تو با دیگران رفتار کرده ای.
۵۹- پدر بی پول طرافدار پروپافرض سالم و امن زیستن بود تمام شبهای خود را پای تلوزیون به تماشای حرکات مسحور کننده سوپر قهرمانان می گذراند در حالیکه زندگی خود او را در کسالت می گذشت.
۶۰- پدر پولدار می گفت مشاغل سخت و خطرناک درآمدهای گزاف دارند برای یادگرفتن راه رفتن ، باید خطرزمین خوردن را بپذیریم و برای پول ساختن باید خطر ورشکستگی را هم پذیرفت.
برگرفته شده از: کتاب بابای دارا بابای نادار (رابرت کیوساکی)
مهدی برآسود
@Barasoudchannel