۴۲۴ تفکر بابای دارا و بابای نادار ( قسمت هشتم)

 

۳۶- پدر پولدار می گفت. آیا تا به حال وقت کرده اید که وقتی به صبرانه منتظر تاکسی هستید انگار همه تاکسی ها غیب می شوند و به بلاخره پس از انتظاری که بسیار طولانی به نظر رسیده است از رفتن منصرف شده اید و یا تصمیم گرفته اید پیاده بروید و درست همان موقع یک تاکسی پیش پای شما ایستاده است. هر وقت به انتظار نام. افراد. شغل خوب. همسر ایده آل. حوادث فوق العاده و یا هر چیز دیگری می نشینیم رسیدن آنها مدتها به طول می انجامد و گاه اصلا نمی رسند. در اینجا اصلی حاکم است که به ما می گوید (زندگی ایت را در زمان حال بگذران و به خاطر اتفاقات آینده نفست را در سینه حبس نکن) اگر بخود بگوییم که برای اینکه بتوانیم شاد باشیم باید فلان چیز را داشته باشیم چه بسا شرایط چنان به تنظیم خود بپردازند که مخالف گفته شما را اثبات کنند.

۳۷- پدر پولدار می گفت وقتی از بخشش دیگران امتناع می کنیم در واقع این ما هستیم که رنج می بریم و در پنجاه درصد مواقع فرد گناهکار حتی خبر ندارد که در سرما چه می گذرد هر کس زندگی را به گونه ای که می داند سپری می کند در این راه اشتباهات بسیاری مرتکب می شود و گاه بر اساس اطلات غلط عمل می کند و گاه کارهای احمقانه از او سر می زند با این حال در همه موارد او به بهترین نحو ممکن عمل کرده است.

۳۸- پدر بی پول می گفت. من هرگز والدین خود را نمی بخشم چرا که آنها وظایف خود را به خوبی انجام نداده اند این تفصیر آنهاست که من ورشکسته و تنها و غمگین پس باید بنشینید و رنج کشیدنم را تماشا کنند پدر پولدار می گفت والدین ما به بهترین نحوی که می دانستند به ترتیب به ما پرداخته اند آنها بر اساس اطلاعاتی که داشته اند و با شهامت در قلمرو ناشناخته دوران بچه داری گذاشته اند. سرزنش کردن مداوم آنها بخاطر عدم انجام صحیح وظایف پدر و مادری کاری عیث و بیهوده است.

۳۹- پدر پولدار می گفت وقتی راه بخشش را بر می گزینیم و تغییر می کنیم دیگران هم تغییر می کند وقتی نگرش خود را نسبت به دیگران عوض می کنیم آنها هم شروع به تغییر رفتار خود می کنند گویی در همان لحظه ای که تصمیم به تغییر زاویه دید خود می گیریم دیگران هم به انتظارات تغییر یافته ما پاسخ مثبت می دهند.

۴۰- پدر پولدار می گفت. اگر بخشیدن دیگران مشکل است بخشیدن خود بمراتب دشوارتر است بسیاری از افراد در تمام طول زندگی بخاطر کوتاهی هایی که به خود نسبت می دهند به تنبیه روانی و جسمانی خود می پردازند. این مجازاتها به اشکال گوناگون همچون پرخوری . شرابخوری . ویران کردن نظام همه روابط . و زندگی در فقر و بیماری ظاهر می شوند ریشه تمامی این رنجها در نظام باوری است که می گوید اعمال شیطانی بسیاری از من سرزده است من گناهکارم و لیاقت سلامتی و خوشحالی را ندارم نگهداشتن یک ذهن سالم مانند نگهداشتن یک جسم سالم احتیاج به تلاش فراوان دارد اما به زحمتش می ارزد.

 

برگرفته شده از:

کتاب بابای دارا بابای نادار (رابرت کیوساکی)

مهدی برآسود

 

@Barasoudchannel

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *