۶ درس مهمی که از اولین سال کسب‌وکارم آموختم

هیچ‌چیز به‌اندازه شروع اولین کسب‌وکار نمی‌تواند روی منحنی یادگیری‌تان تاثیرگذار باشد. در این میان تجربه‌های صاحبان کسب‌وکار تا حد زیادی برای آن دسته از افرادی که می‌خواهند کسب‌وکار خود را راه بیندازند، موثر و راهگشا است. به همین دلیل، به سراغ تجربه‌های یکی از همین صاحبان کسب‌وکار به نام میشل گیما می‌رویم. یک سال پیش، میشل گیما، مشاور منابع انسانی، کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کرد. امروز او می‌خواهد تجربه‌ها و آموزه‌های خود را که در ۱۲ ماه گذشته آموخته با شما در میان بگذارد. بهتر است تیتر این مقاله به «چه چیزهایی که در اولین سال کسب‌وکار خود نیاموخته‌ام»، تغییر یابد. وقتی یک سال گذشته را مرور می‌کنم و می‌بینم که چقدر دانسته‌هایم کم و محدود بوده‌اند، مات‌ومبهوت می‌مانم. اما امروز می‌توانم از آنچه در این یک سال آموختم، کتابی بنویسم؛ اما قصد چنین کاری را ندارم و فقط می‌خواهم ۶ مورد از بهترین درس‌هایی را که در این یک سال آموخته‌ام، بازگو کنم.

۱. صبر و شکیبایی یک فضیلت است

این جمله شاید در این دوره و زمانه، گفته آزاردهنده‌ای باشد (به‌خصوص این‌که صبر و تحمل ما کم شده و هر چیزی را همان موقع می‌خواهیم)؛ اما باید بگویم که واقعیت دارد. مهم نیست که محصول یا خدمات کسب‌وکار شما چقدر خوب است، بسیار بعید است که روز اول کارتان بتوانید سفارش‌ها و تماس‌های زیادی دریافت کنید. فکر می‌کردم به‌محض انتشار وب سایتم، تماس و ایمیل‌های فراوانی را دریافت می‌کنم، اما این‌طور نشد و بعد از نه ماه اولین مشتری خود را گرفتم. بله درست فهمیدید، بعد از ۹ ماه. نه به این خاطر که خدمات من خوب نبود، بلکه به این خاطر که من یک تازه‌وارد بودم، هیچ اعتباری نداشتم و هیچ مدرکی هم نداشتم که بتواند درستی ادعاهای من را در وب‌سایتم اثبات کند. با وجود اطلاعات و دانش گسترده‌ای که در حوزه کسب‌وکارم داشتم، باید دوباره از نو شروع می‌کردم. باید برای خودم اعتباری به دست می‌آوردم. من این کار را با وبلاگ نویسی، توییت کردن، پست گذاشتن در Linkedin و وارد شدن در گروه‌های تجاری، کمک به دیگران و شبکه‌سازی انجام دادم. کار دشواری بود، به‌خصوص در شروع کار که فکر می‌کنید برای یک سالن خالی از جمعیت سخنرانی می‌کنید. اما واقعیت این است که آدم‌ها به آنچه شما می‌گویید گوش می‌کنند، فقط منتظر زمان مناسب هستند که با شما تماس بگیرند و از شما خرید کنند؛ و این چیزی بود که برای من اتفاق افتاد. اولین مشتری‌ام برای خبرنامه الکترونیکی من ثبت‌نام کرد و با ارسال یک پیام به من گفت که چقدر از پست‌هایم در شبکه‌های اجتماعی لذت می‌برد و همین باعث شد، لبخند به لب من بنشیند. سه یا چهار ماه بعد، او یک سرویس از من خریداری کرد و این اولین فروش من بود؛ ۹ ماه بعد از شروع کارم. واقعا به وجد آمده بودم. شاید خیلی زمان ببرد، اما مردم زمانی از شما خرید می‌کنند که یا می‌خواهند یا نیاز دارند. در ضمن، تماس خود را با آن‌ها قطع نکنید، چون نمی‌دانید این زمان مناسب کی اتفاق می‌افتد.

۲. یک شبکه امن مالی داشته باشید

این مسئله خیلی مهم است. کسب درآمد از یک کسب‌وکار نوپا امری زمان‌بر است، بیشتر کسب‌وکارها ممکن است در سال اول خود هیچ درآمدی نداشته باشند. حفظ چنین کسب‌وکاری زمانی موفق است که شما پول یا پس‌انداز کافی برای گذران زندگی و پرداخت صورت‌حساب‌ها در این مدت داشته باشید. البته وضعیت من خوب بود و کمی پس‌انداز داشتم. از این‌که مجبور بودم از پس‌اندازم استفاده کنم، بسیار هراس داشتم اما باید اعتراف کنم که این پس‌انداز کمک بزرگی به من کرد و باعث شد که از شدت فشار روی من و خانواده‌ام کاسته شود، چون با آن پول ‌توانستم امورات زندگی را بگذرانم و صورت‌حساب‌ها را پرداخت کنم. بنابراین، توصیه من این بود که قبل از راه‌اندازی کسب‌وکار جدید خود حتما پس‌انداز داشته باشید یا این‌که یک وام با بهره کم بگیرید تا به کسب‌وکار شما هم کمک کند.

۳. از خودتان تقدیر و تشکر کنید

وقتی ذهن‌تان درگیر نگرانی‌ها و اضطراب‌های روزمره کاری است، خیلی راحت دستاوردها و موفقیت‌های خود را فراموش می‌کنید. اما باید بگوییم که موفقیت‌های شما کم نیستند. از همان ابتدای کسب‌وکار یاد گرفتم که چگونه از توییتر استفاده کنم، وب‌سایت بسازم، وبلاگ بنویسم، حساب پی‌پال کاری تنظیم کنم، کارهای بازاریابی خود را انجام دهم، کتاب الکترونیکی بنویسم، دوره‌های الکترونیکی را سازماندهی کرده و توسعه دهم، وبینار برگزار کنم و توافق‌نامه‌های مشاوره‌ای تنظیم کنم. این دستاوردها و نقاط قوت خیلی راحت فراموش می‌شوند. واقعیت این است که اگر من یاد نمی‌گرفتم که چگونه این کارها را انجام دهم، کسب‌وکارم امروز این‌قدر پیشرفت نکرده بود. پس از خودتان تقدیر و تشکر کنید و موفقیت‌های خود را جشن بگیرید.

۴. یک شریک در کنار خود داشته باشید

اگر قرار باشد یک نکته کلی به شما بگویم، آن نکته همین است. مالک یک کسب‌وکار می‌تواند یک سرمایه‌گذار منفرد باشد، ولی شما در موقعیتی قرار می‌گیرید که مسئول هر چیزی هستید و صادقانه بگویم باید فشار زیادی را متحمل شوید. من گاهی در موقعیت‌هایی قرار می‌گرفتم که احساس بدبختی، خستگی و فرسودگی می‌‌کردم و ساعت‌ها گریه می‌کردم، به‌خصوص وقتی‌که تصمیم‌های اشتباهی می‌گرفتم. اما شریک من انسان فوق‌العاده‌ای بود. وقتی احساس شک و تردید و احساسات هراس‌انگیز وجودم را فرامی‌گرفت، این شریکم بود که موفقیت‌هایم را به من یادآوری می‌کرد و می‌گفت که ساختن یک کسب‌وکار کار چندان ساده‌ای نیست و زمان می‌برد. در ابتدا خیلی او را باور نمی‌کردم، اما حالا کاملا به حرف‌هایش ایمان دارم. اگر گفته‌ها و کلام‌های امیدبخش او نبود، احتمالا الان به دنبال یک کار جدید بودم. به همین دلیل می‌گویم که لازم است یک شریک همیشه در کنارتان باشد تا هوای شما را داشته باشد و در شرایط دشوار باعث دلگرمی‌تان شود.

۵. برای مراقبت از کودکانتان برنامه‌ریزی داشته باشید

مراقبت از فرزندان یکی از مهم‌ترین اقداماتی است که باید انجام دهید؛ به‌خصوص اگر هنوز کودک هستند. در ابتدا فکر می‌کردم که اگر خودم از کودکانم مراقبت کنم می‌توانم تا حد زیادی در هزینه‌ها صرفه‌جویی کنم. اما نگرانی رسیدگی به فرزندان نمی‌گذاشت بتوانم کارم را به‌خوبی انجام دهم. به همین دلیل تصمیم گرفتم فرزند کوچکم را برای دو روز در هفته به مهدکودک ببرم. تصمیم خوبی بود، چون توانست نگرانی من را تا حد زیادی کاهش دهد و من وقت بیشتری برای شبکه‌سازی و ساختن محصولاتم و همچنین ارتباط با مشتریانم داشتم و این یعنی درآمد بیشتر. پس نگران هزینه کردن برای فرزندانتان نباشید.

۶. خود‌مراقبتی امری واجب و ضروری است

من تابه‌حال عبارت خود‌مراقبتی را نشنیده بودم و تا آن زمان فکر می‌کردم من «وقتی برای این کار ندارم.» اما باید بگویم این موضوع بسیار مهم و حائز اهمیت است، چون اگر به آن پرداخته نشود، به‌یقین به پرتگاه فرسودگی خواهید رفت. راه‌اندازی کسب‌وکار یک فرآیند فرسایشی است، مسئولیت‌های زیادی دارید و از خیلی جهات کسب‌وکارتان همانند فرزند شماست. به همین دلیل می‌گویم، به استراحت و تفریح نیاز دارید. در روزهای ابتدایی کار، استراحت و به تعطیلات رفتن به نظرم کار وحشتناکی بود، اما حالا با این موضوع کنار آمده‌ام. خود مراقبتی به زبان ساده، یعنی این‌که از نظر فیزیکی، ذهنی و همچنین روانی از خودتان مراقبت کنید. همه ما نیاز داریم که زمانی از کار روزمره خود فاصله بگیریم و مالکان کسب‌وکار از این قاعده مستثنی نیستند. ابتدا فکر می‌کردم که نباید برای این کار هزینه کنم و در حال حاضر شایسته آن نیستم. اما حالا فکر می‌کنم که «بله، من شایسته تعطیلات هستم و آن را می‌خواهم و به آن نیاز دارم.» حتی متوجه شدم هر وقت که مدتی از کارم فاصله می‌گیرم و کاملا استراحت می‌کنم و به کارم فکر نمی‌کنم، ایده‌های بهتری به سراغم می‌آیند. پس هر کاری که در شما حس خوبی ایجاد می‌کند، انجام دهید چون این کار جان تازه‌ای به شما می‌بخشد و به‌اصطلاح باتری شما را شارژ می‌کند. پس علاقه‌مندی‌های خود را دنبال کنید

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *